فیاض زاهد در گفت‌وگو با فرارو بررسی کرد:بازی احمدی‌نژاد

رفتارهای محمود احمدی نژاد را باید از دو منظر سیاسی و روانشناسی مورد بررسی قرار داد: از منظر سیاسی او می‌داند که با عدم ورود او به انتخابات و تغییر سازوکارهای سیاسی در کشور، عمر سیاسی وی به پایان رسیده است. واقعیت این است که احمدی نژاد هنوز باور نکرده است که انتخاب وی در دو دوره ۸۴ و ۸۸ صرفا به دلیل شرایط و خواست جریان‌های در قدرت بود و او صرفا یک مامور برای دوره گذار بود. اما او آرام آرام در این نقش محو شد و خود را جدی گرفت و از آنجایی که توانسته بود در میان نیروهای حاشیه‌ای به واسطه دیدگاه‌ها و اقدامات پوپولیسیتی طرفدارانی پیدا کند، احساس کرد که می تواند به جمع بازیگران عرصه سیاسی کشور افزوده شود. اما همانطور که هگل گفته است تاریخ دو چهره دارد یکی چهره جدی و دیگری چهره کمدی و حالا احمدی نژاد روی جدی آن را می بیند.

* احمدی نژاد متوجه نشده است که نیروی قابل اتکا در قدرت که بسیار هم مهم و تاثرگذار است، دیگر از او حمایت نمی‌کند.

* از منظر روانشناسی باید در نظر داشت افرادی نظیر محمود احمدی نژاد نمی‌توانند دوره انتقال قدرت و پایان عمر سیاسی خود را هضم کنند. بنابراین تلاش می‌کنند به نوعی با این روند مبارزه کنند.

* اینکه احمدی نژاد تلاش می کند در صدر اخبار قرار بگیرد به عقیده من هم تاکتیک است و هم استراتژی. اگر شما دقت کرده باشید هیچگاه سابقه نداشته که رئیس جمهوری دست به چنین اقداماتی بزنند. زیرا به هرحال تا پیش از این تمامی روسای جمهور کشور روحانیونی بودند که کم یا زیاد به اصول و اخلاق روحانیت پایبند بودند دست به چنین کارهایی نمی زدند. تاکتیک و استراتژی به این معنا او در تلاش است با استفاده از این اقدامات و اظهارات خود را وارد رسانه های مخالف کند. این همان کاری بود که ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی انجام داد. یعنی حرکاتی انجام می داد و حرف‌هایی می زد که رسانه‌های دموکرات با پوشش آنها می گفتند: ببینید این آدم نه ثبات رفتاری دارد و ادبیات مناسب و… اما واقعیت این است که این حضور در رسانه‌ها هدف و مطلوب ترامپ و احمدی‌نژاد است.

* احمدی نژاد فهمیده است که نمی تواند در رسانه‌های مستقل حضور داشته باشد و هیچ یک از آنها اخبار مربوط به او را پوشش نمی دهند. بنابراین سعی دارد به گونه‌ای بازی کند که مخالفان و منتقدانش اخبار او را پوشش دهند. این مسئله برای او بسیار حائز اهمیت است.

* البته رفتارهای احمدی نژاد را می توان از لحاظ سیاسی به گونه دیگری هم تحلیل کرد. او می داند که وقتی مشایی که بزرگ تر از بقایی بود، رد صلاحیت شد پس قطعا او که درحد نوچه مشایی است هم ردصلاحیت می شود. واقعیت این است که اصلا اینکه احمدی‌نژاد باشی و رئیس جمهور شوی و بقایی باشی و در سمت معاون رئیس جمهور حضور داشته باشی هم از عجایبی است که احتمالا فقط در ایران اتفاق می افتد.

* با اینحال احمدی نژاد قصد دارد از این رد صلاحیت استفاده کند و با اعلام آن به نظام دهن کجی می‌کند و مدعی شود که قرار بود فقط من نیایم و قرار نبود اطرافیان من هم از میدان خارج کنید. از سوی دیگر با ردصلاحیت بقایی، احمدی‌نژاد سهم خود را از اصولگرایان پس می گیرد. یعنی اعلام می کند که به دلیل اینکه آنها حمایت نکردن، دیگر در زمینشان بازی نخواهد کرد.

* احمدی نژاد می داند که اگر حسن روحانی موفق شود در این انتخابات هم پیروز شود، می تواند به آینده امیدوارتر شود. زیرا چهار سال دیگه می‌آید و می‌گوید با توجه به انتخابات ۸۴ و ۸۸ تنها کسی که می‌تواند در مقابل اصلاح‌طلبان بایستند و پیروز شود من هستم و اصولگرایان را مجبور می‌کند از او حمایت کنند. اما اگر روحانی در انتخابات پیش‌رو شکست بخورد، پرونده احمدی‌نژاد برای همیشه بسته خواهد شد.

* باید توجه داشته باشید که احمدی نژاد مشغول انجام یک بازی دوگانه است. اما این را می داند و قبلا هم به آن اشاره کرده است که روحانی به راحتی می تواند تمامی کاندیداهای اصولگرایان را شکست بدهد.

* روحانی حمایت جریان قدرتمند و محبوبی را دارد که در انتخابات سال ۹۴ موفقیت بزرگی را کسب کردند. آنچه که باعث می‌شود روحانی شکست بخورد، یک انتخابات بی اهمیت و فشل است. اما اگر اصولگرایان به این سمت بروند که انتخابات دوقطبی شود قطعا صاحبان آرای خاکستری وارد میدان می شوند برای اینکه فرد دیگری وارد پاستور نشود و تجربه دو دوره دولت‌های نهم و دهم تکرار نشود، به روحانی رای می دهند.

? بخش عمده بازی احمدی نژاد معطوف به آینده است.